مبانی نظری و پیشینه ویژگی های شخصیتی مدیران
برچسب ها : مبانی نظری و پیشینه ویژگی های شخصیتی مدیران , مبانی نظری و پیشینه پژوهش ویژگی های شخصیتی مدیران , مبانی نظری و پیشینه پژوهش ویژگی های شخصیتی مدیران , مبانی نظری و پیشینه پژوهش ویژگی های شخصیتی مدیران , مبانی نظری و پیشینه پژوهش ویژگی های شخصیتی مدیران
درباره این فایل انتقادی دارید؟
راه های تماس با ما:
شماره تماس : 09010318948
مبانی نظری و پیشینه پژوهش ویژگی های شخصیتی مدیران
در 44 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
شخصیت
کلمه شخصیت در انگلیسی از واژه لاتین پرسونا اقتباس شده است و در اصل اشاره به نقاب هایی دارد که توسط هنر پیشگان تئاتر در نمایش های یونان باستان به صورت زده می شد و در عین حال دربردارنده نقش آنان نیز بود. گاه کلمه شخصیت به منظور توصیف بارزترین ویژگی شخص به کار می رود مثلا گفته می شود فلان کس شخصیت پرخاشگر یا خجولی دارد؛ ولی روان شناسان در بحث از شخصیت بیش از هر چیز به تفاوت های فردی توجه دارند یعنی ویژگی هایی که یک فرد را از افراد دیگر متمایز می کند (محمدزاده مولایی، 1384).
روانشناسان شخصیت را به گونه ای متفاوت تعریف کرده اند. برای مثال گوردون آلپورت (1937) شخصیت را مجموع های از عوامل درونی که چگونگی سازگاری اختصاصی فرد را با محیط جهت می دهد تلقی میکند. زیگموند فروید (1943) معتقد بود که شخصیت از نهاد، خود و فراخود ساخته شده است. کارل راجرز(1963) شخصیت را به عنوان خویشتن سازمان یافته دائمی می داند که محور تمام تجربه های وجودی انسان است. جورج کلی (1963) شخصیت را به عنوان مسیر خاص هر فرد در جستجو برای تفسیر معانی زندگی تعریف می کند (پروین و جان، 2001؛ به نقل از جوادی و کدیور،1381).
کلی(1963) شخصیت را به عنوان مسیر منحصر به فرد معنا سازی فرد، خارج از تجربیات زندگی تعریف می کند.
راجرز
(1964) شخصیت را به عنوان خویشتن سازمان یافته دائمی و ماهیت ادراک شده
از نظر ذهنی در نظر می گیرد که در مرکز تمام تجربه های ما قرار دارد.
نظریه های شخصیت
نظریه پردازان شخصیت به طور مکرر موضوع های مشخصی را مورد توجه قرار داده اند. راه حل های ارائه شده برای این موضوع ها نیز انعکاسی از تجارب زندگی آنها و از روندهای اجتماعی و عملی هم زمان است. مواضع نظری روانشناسان درباره شخصیت به این بستگی دارد که کدام جنبه از عملکرد انسان برای مطالعه انتخاب می شود و چگونه این کارکردها مورد بررسی قرار میگیرند (سیاسی، 1377).
نظریه روانکاوی
نظریه
شخصیت بیش از هر فرد دیگری، تحت تأثیر زیگموند فروید قرار داشته است.
نظام روانکاوی او اولین نظریه رسمی شخصیت بود و در حال حاضر مشهورترین آن
است. در واقع نفوذ فروید به قدری عمیق بوده است که به رغم ماهیت بحث
برانگیز بودن آن، کار وی برای بیش از یک قرن بعد گستردهترین سبک پذیرفته
شده برای بحث درباره شخصیت باقی خواهد ماند (شولتز و شولتز، 1998؛ به نقل
از سید محمدی، 1378).
به نظر
فروید، تعیین کننده اصلی رفتارهای بشر همین عوامل ناخودآگاه هستند و از سه
قسمت عمده ساخته شده است که عبارتند از نهاد، خود و فراخود. این سه عنصر
اساسی شخصیت به نحو مداوم و متقابلی بر یکدیگر تأثیر میگذارند و تأثیر می
پذیرند. در حالی که علی الاصول از لحاظ ساختاری و کنش و عناصر تشکیل دهنده
و پویایی با یکدیگر به طرز مشخصی متفاوتند. از نظر فروید رفتار یا روان
یا شخصیت انسان همیشه محصول ارتباط متقابل تعامل یا تمامی این سه دسته از
عوامل می باشد (شاملو، 1363).
رویکرد نوروانکاوی
نظریه
پردازان نو روانکاوی تصویر خوشبینانه تر و دلنشین تر از ماهیت انسان
ارائه می دهند. کار آنها نشان می دهد که حوزه شخصیت با چه سرعتی در یک دهه
پس از شروع رسمی آن متنوع شد. یونگ، تبیین جدید و مبسوطی را از ماهیت
انسان به بار آورد که کاملاً بی شباهت به تبیین های دیگر بود و آن را
روانشناسی تحلیلی نامید (شولتز و شولتز، 1998؛ به نقل از سید محمدی،
1378).
یونگ، کل شخصیت یا روان
را شامل مجموعه ای از ساختارها یا نظام های جداگانه ای می دانست که اگرچه
کاملا˝ از یکدیگر تفاوت دارند ولی با وجود این می توانند بر هم تأثیر
بگذارند. این نظام های عمده عبارتند از خود، ناهشیار شخصی، ناهشیار جمعی.
یونگ بعد از مدت کوتاهی که مفاهیم درونگرایی و برونگرایی را گسترش داد
دریافت که این دو نگرش متضاد بر خلاف تصور قبلی وی به طور کامل تمام
تفاوتهای موجود میان افراد را تبیین نمی کنند. او به تدریج متوجه شد که
انواع مختلفی از درونگراها و برونگراها وجود دارند و به همین دلیل سطح
دیگری از طبقه بندی را در ارتباط با چیزی که آن را کارکردهای روانشناختی
نامید گسترش داد (شولتز 1990 به نقل از کریمی و همکاران 1377). ....
...
پیشینه تحقیقات
2-19. تحقیقات انجام شده در داخل کشور
مهکویی و همکاران(1393) در پژوهشی با عنوان رابطه میان ویژگی های شخصیتی و مدیریت تعارض دبیران تربیت بدنی ناحیه3 شیراز نتایج یافته ها نشان می دهد همبستگی ساده میان ویژگی های فراخ ذهنی، خوشایندی و وجدانی بودن با راهبرد راه حل گرایی ، رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد . و میان ویژگی های خوشایندی و وجدانی بودن با راهبرد عدم مقابله رابطه منفی معنی داری مشاهده گردید . همچنین میان ویژگی برون گرایی با هیچ یک از سه راهبرد مدیریت حل تعارض ، رابطه معنی داری مشاهده نشود.
خدابخشی (1391) در تحقیقات خود تحت عنوان بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با تعارض کار - خانواده در معلمان منطقه 5 تهران نشان دادند بین ابعاد شخصیتی برون گرایی، خوشایندی، وظیفه شناسی و گشودگی، با تعارض کا ر – خانواده رابطه منفی و معنی دار وجود دارد از طرفی، بین روان رنجور خویی و تعارض کار -خانواده، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج آزمون t ،تفاوت معنی داری را در میزان ویژگی های شخصیت و تعارض کار – خانواده معلمان زن و مرد نشان نداد .یافته های پژوهش نشان داد بین ابعاد شخصیتی و تعارض کار– خانواده رابطه وجود دارد . همچنین، نتایج پژوهش نشان داد رابطة معناداری بین ویژگیهای شخصیت و تعارض کار– خانواده در معلمان زن و مرد وجود ندارد.
سید حسین سلیمی و همکاران (1390) در مقاله خود تحت عنوان (( ویژگی های شخصیتی ،سبک های مدیریتی و مدیریت تعارض در یک واحد نظامی)) به این نتیجه رسید که سبک آمرانه خیرخواهانه-مشورتی بیشترین سبک رهبری مورد استفاده در بین مدیران ارشد واحدهای نظامی مورد مطالعه و ویژگی شخصیت توافق پذیر بیشترین ویژگی شخصیتی مدیران ارشد واحد میباشد. سبک حل تعارض راه حل جو و سبک اعمال کنترل با ویژگی شخصیتی برون گرایی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بین ویژگی شخصیت روان آزرده گرایی با نمره مدیریت رابطه منفی و معنی دار وجود دارد
حیدری نژاد و همکاران (1389) در مفاله خود تحت عنوان ((ارتباط میان ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مدیریت تعارض مدیران تربیت بدنی استان خوزستان)) نشان داد که میان ویژگی روان رنجور خویی با راهبردهای عدم مقابله و کنترل رابطه مثبت و معنادار و با راهبرد راه حل گرایی رابطه منفی معنا دار وجود دارد؛ همچنین میان ویژگی های برون گرایی، خویشاوندی، وجدانی بودن با راهبرد راه حل گرایی ، رابطه مثبت معنا دار نشان داد؛ ومیان ویژگی فراخ ذهنی با هیچ یک از سه راهبرد مدیریت تعارض رابطه معنا داری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد وجدانی بودن، بهترین پیش بینی کننده برای راهبرد عدم مقابله است؛ همچنین برون گرایی و خویشاوندی ، بهترین پیش بینی کننده ها برای راهبرد راه حل گرایی بودند.
یخوابی
(1389) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان( بررسی رابطه بین
ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مساله با پرخاشگری در دانش آموزان دختر و
پسر مقطع سوم دبیرستان های شهر تهران) به این نتایج دست یافت که میان
ویژگی های شخصیتی ، برون گرایی به جز با پرخاشگری جسمانی با انواع
پرخاشگری رابطه منفی معنی دار ، توافق پذیری و با وجدان بودن با انواع
پرخاشگری رابطه منفی معنا دار و انعطاف پذیری فقط با خصومت ، رابطه منفی
معنا دار دارد و روان رنجور خویی با انواع پرخاشگری رابطه مثبت معنا دار
دارد. از میان سبک های حل مساله ، درماندگی و مهارگری با همه انواع
پرخاشگری رابطه مثبت معنا دار و سبک خلاقانه و اعتماد با انواع پرخاشگری
رابطه منفی معنادار دارد و سبک گرایش فقط با خصومت و نمره کل رابطه منفی
معنا دار دارد و سبک اجتناب با هیچ یک از انواع پرخاشگری رابطه معنا دار
ندارد. ...
...